۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبه

العجول لا يجول

عزيزی ميگفت این ره که تو ميروی به ترکستان است ، همچنين عزيزی ميگفت آخرش که چی ، اون يکی ميگفت يا رومی روم يا زنگی زنگ. آخه يکی نيست این وسط بگه تو که واسه خودت ميبری و ميدوزی چرا خودت اون پيرهن پارهه رو هنوز ميپوشی البتّه این عزيز اوّلی واسمون خيلی عزيزه. اون عزيز دومی که يه پيرهن واسه خودش دوخته بيا و ببين ایشالّا مبارکش باشه. عزيز سومی تزاش به درد خودش ميخوره.

و امّا عزيز ديگری ميگفت زندگی يا 1.خوبه يا 2.متوسطه يا3. بده که به نظرم چشم بسته غيب گفتن ایشون ولی خوب هر کدوم از این سه حالت باز خودش بديهای خودشو داره ولی شايد هم تنها راه چاره باشه.

همين کارا رو ميکنن دختره ميره خودشو از پنجره ی حراست پرت ميکنه پايين اون يکی هم قرص سيانور ميخوره آخه آدم اگه تو هم به حرف این عزيز آخری ما گوش ميدادی الان سينه ی قبرستون نخوابيده بودی. بد کردی بد خدا بيامرزتتون و باعث و بانيشوهم لعنت.

العجول لا يجول بر وزن الحسود لا يسود

البتّه ميگن کار کی کرد اون کی تموم کرد نه مثل اون گاو نه من شير ده که اگه کار نميکرد سنگين رنگين تر بود.

حالا يعنی ميگی منم سنگين رنگين باشم؟ هستم بابا کی از من سنگين تر ولی تو نميخوای قبول کنی. يعنی ميگی ديگه کار نکنم؟

خوب نتيجه:

ما زنده به آنيم که آرام نگيريم

موجيم که آسودگی ما عدم ماست

بابا موج بابا غير آسوده بابا غير آرام بابا زنده بابا آخرش

چاکرتيم قابلی نداشت.



۱ نظر:

ناشناس گفت...

لطفا بعد از نوشتن هر پست زحمت بکشید یک پست ترجمه هم بذارید، ما بفهمیم اینا که می گین یعنی چی