همیشه گفتن تا ۳ نشه بازی نشه. واسه ما هم شد ۳ بار و هر دفعه از دفعهٔ قبل بهتر. آخه تو استخاره اومده بود سفری در پیش است که اختیار رفتن یا نرفتنش با توست. خوش گذشت واقعا، ۶ روز در کنار همهٔ عزیزان. خانوم، مادر، پدر و برادر. جای همگی خالی بود، ایشالا دست بده یه روز با هم بریم گنتینگ و سانوی. ماجرای انداختن ماشین هم توسط من در چاله، گم شدن حلقم، دیدار پسر خاله و... هم واسه خودش عالمی داشت. ایام ویتینگ تو سیینگ یو وری سون :دی باز مینویسم همراه با عکس.
۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه
تا ۳ نشه بازی نشه
اشتراک در:
پستها (Atom)