۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

دوبی

شنیده بودم دوبی‌ پیشرفت کرده، ولی‌ ندیده بودم. دوبی‌ رو هم دیدیم. آنچه تو ظاهر مشخص بود قابل رقابت با همهٔ کشورهای پیشرفتهٔ دنیا بود. درسته که با داشتن یه ظاهر خوب نمی‌شه پی به همه چیز برد، ولی‌ همین زیر ساختهایی که اینها دارن میسازن کافیه که بتونن آیندهٔ خوبی‌ هم داشت باشن. باید صبر کرد و دید.

هر چی‌ بیشتر اینور اونور دنیا رو میبینم، بیشتر میفهمم که ایران اصلا تافته جدا بافته از این دنیاست، انگار که نه انگار ۷۰ میلیون نفر دارن اونجا زندگی‌ می‌کنن، انگار که نه انگار تو قرن ۲۱ داریم زندگی‌ می‌کنیم و باید با همهٔ دنیا تعامل کنیم. فقط بلدیم بگیم عربا فلانن، افغانیها بسانن. خودمون کجای دنیا رو گرفتیم من نمیدونم.


۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

جای همه خالی‌...

باز هم آشپزی، این دفعه متفاوت تر از همیشه!!!

با تشکر از کلیپ زیر:

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

زندگی‌ ادامه داره

هوا داره سرد می‌شه، کار تمومی نداره، زندگی‌ ادامه داره.


خيز تا از در ميخانه گشادی طلبيم
به ره دوست نشينيم و مرادی طلبيم
زاد راه حرم وصل نداريم مگر
به گدايی ز در ميکده زادی طلبيم
اشک آلوده ما گر چه روان است ولی
به رسالت سوی او پاک نهادی طلبيم
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبيم
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
مگر از مردمک ديده مدادی طلبيم
عشوه‌ای از لب شيرين تو دل خواست به جان
به شکرخنده لبت گفت مزادی طلبيم
تا بود نسخه عطری دل سودازده را
از خط غاليه سای تو سوادی طلبيم
چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد
ما به اميد غمت خاطر شادی طلبيم
بر در مدرسه تا چند نشينی حافظ
خيز تا از در ميخانه گشادی طلبيم