۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

بالی

جزیره بالی در اندونزی یکی‌ از بهترین جزیرهای توریستی دنیاست که از مراکز گردشگری زیبا، ارزان و خوش آب و هوای جنوب غرب آسیاست.

یک ماه پیش تو همچین روزی اونجا بودیم. قایق موزی،غواصی،جت سکی و ویک بردینگ از جمله کارایی بود که اونجا انجام دادیم. یه تفریح خیلی‌ جذاب که اونجا داشت موتور سواری بود اونم با قیمت ارزون، مثلا میتونی‌ یه موتور رو کرایه کنی‌ با روزی ۳ تومن.استفاده از پولشون خیلی‌ راحته، با اون صفرای زیادی که داره، روپیه اندونزی تقریبا معادل ریال خودمونه.

دیدن این جزیره رو واسه اونهایی که دنبال یه جای ساکت و آروم برای تعطیلات، استراحت، تفریح، ماه عسل، شنا و غواصی، موج سواری، موتور سواری و ... میگردن حتما توصیه می‌کنم.

۱۳۸۷ دی ۱۷, سه‌شنبه

سفر به مالزی

خدا رو شکر سفر خوبی بود. ديدن کشور جديد شهرهای جديد مردم و علی الخصوص دوستان جديد. توفيق نگويم اجباری بلکه اختياری سفر به مالزی.
فکر نميکردم مالزی هم آباد شده باشه تصور نميکردم مردم مالايی که هنوز با دست غذا ميخورن امکان ديدن آخرين فيلمهای روز دنيا در بهترين سينماهای کوالا لامپور رو داشته باشن. نميدونستم ميتونم پاساژها بوتيک ها مارک ها با آخرين برندهای روز دنيا رو اونجا ببينم که با اروپا و آمريکا رقابت ميکنه.
مشکل اینه که همه چيو ميخوام با ایران مقايسه کنم که این چه قياس اشتباهيه انگار که ایران اصلا جزو این کره ی خاکی نيست.
طبيعت مالزی هم بينظيره. طبيعت سبز و لطيف کوههای کمرون هايلندز همراه با مزارع چای و توت فرنگی. کوههای سرسبز گنتينگ اطراف کوالا لامپور که وقتی با تله کابين از وسط ابرها و از روی جنگلهای اون رد ميشی انگار تو بهشتی.

البتّه هوای مرطوب و نسبتاً گرم مالزی همراه با بارونهای شديد که تقريباً هر روز ميباره يک هم آدمو اذيت ميکنه ولی خوب با اون همه بارون سيل آسا دريغ از يه قطره آب که تو خيابونا راه بيفته. اگه تهران بود با اون بارون اونجوری کل شهر خراب ميشد.( ا تو که باز با ایران مقايسه کردی). گرما رو هم با کولر هتل و خونه و تاکسيها و فروشگاه ها ميشه تحمل کرد بدتر از اهواز که نيست (نه تو آدم نميشی باز مقايسه کردی)
خلاصه جای همه خالی بود. ایشالا سفرای بعدی.

بنا به درخواست بعضی دوستان يه فال هم از حافظ ميذارم اینجا لطفاً نيت کنيد:

دوش در حلقه ما قصه گيسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
هم عفاالله صبا کز تو پيامی می‌داد
ور نه در کس نرسيديم که از کوی تو بود
عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
فتنه انگيز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
بگشا بند قبا تا بگشايد دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بود