۱۳۸۶ تیر ۳, یکشنبه

لندن

از مردم لندن خوشم نيومد، البتّه نه از همشون، ولی بطور کلّی آدمای بدجنسی هستن، البتّه تو يه هفته بودن نميشه راجع به آدما قضاوت کرد.
لندن خيلی شهر شلوغ و کثيفيه، با مردمی از همه جای دنيا، سياه و سفيد و قهوه ای.
پاريس به مراتب قشنگتر و بهتر از لندنه.
کنفرانس بزرگی بود، از همه جا اومده بودن، کلّی بريز بپاش بود، مخصوصا اون مراسمی که تو موزه تاريخ زمين تو لندن گرفته بودن.
آکسفورد هم شهر قشنگی بود، خيلی کوچيک و ساکت.



این انگليسی ها بايد همه چيزشون خلاف همه جای دنيا باشه، اصن چه معنی ميده که اینا از چپ رانندگی ميکنن، يا اینکه فرمون ماشيناشون طرف راسته. چه معنی ميده همه اروپا واحد پولشون يوروست ولی اینا پوند دارن. اصن چرا اینا زبونشون انگليسيه
و هزارن سوال ديگه که ذهن من رو به خودش مشغول کرده.
حالا بزم از لندن خواهم گفت.

هیچ نظری موجود نیست: