۱۳۸۷ مرداد ۸, سه‌شنبه

بنی آدم چشم بصيرت دار

آفتاب خوبی شده این دو روز، يه کم گرمه ولی خوب این آرامش قبل از طوفانه و امروز فردا دوباره بارون مياد. خدا رو شکرت. دلم واسه مردم تو ایران ميسوزه که هر روز تو این گرما برقشون ميره و کسی هم صداش در نمياد انگار که يه چيز عادی شده باشه. خدا کنه که مردم به اینجاشون نرسه که بعداً نشه به هيچ طريقی جلوشو گرفت.
دلم برای خيليهای ديگه هم ميسوزه ولی به نظرم نبايد بسوزه به قول اون رفيق که ديروز ميگفت: این روزها هر کی گوشه کلاه خودشو گرفته باد نبره. نه خوب این هم درست نيست مگه نميگن بنی آدم اعضای يکديگرند؟
ای بابا بنی آدم کجا بود يافت می نشود جسته ايم ما.
اختيار داری قربان بنی آدم داريم خوبشم داريم فقط يه کم چشم بصيرت ميخواد جانم!!! ;)

فکر کنم این آخرين پست این ماه باشه. از خوانندگان عزيز که مرا شرمنده الطاف خودشون کردن کمال تشکّر را دارم و منتظر نظرات بيشتری از اونها هستم. نظراتی که بشه تأييدشون کرد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

manzooret mahe miladi bood dige are?
ma sabr nadarim ta payane mordad ha (:

ناشناس گفت...

mardome iran be harjaashun berese dige orzeye hich kaari nadaaran.sorry